خوش اومدید.اینجا دل نوشته هامو ثبت می کنم.امیدوارم مرهمی باشه برای قلب های زخمی...
درباره من
***لطفا توجه کنید:
زندگی بنده و هرچیزی که بهش ربط پیدا کنه فقط مربوط به خودم و کساییه که از این زندگی سهم دارن شما توصیه های کارشناسانتونو برای دوستای خودتون نگه دارین.اگه وبلاگ عمومیه دلیل نمیشه هرکسی از راه رسید بخواد یه مشاوره ی توپ بده و کلی هم از کارش راضی باشه.یاد بگیرین مسئولیت حرفاتونو به عهده بگیرین.اگه حرفای از آسمون افتاده ی شما باعث یه خرابی و افتضاح شد چی؟بزرگ شین...
***
ادامه...
من به دنبال بهانه ای برای بخشیدنت...
و تو در پی آنی که قلبم را به هر طریق ممکن از خود دور سازی...
چه جدل بیرحمانه ایست میان عشق و نفرت...
و چه تحول غم انگیزیست در میانه ی آسمان:)...
گمان کنم برای نگرانی دیر باشد...روح من گروی این بازیست که نمیدانم چگونه و کی شروع شده است...دست هایم میلرزد قطره های اشک برگه را خیس میکند...هربار سعی میکنم نو بنویسم تا ازین برگه ای که برایت میگذارم تا بخوانی دردم را عشق را و همه ی این فاصله ای که تمام این مدت بین ما بوده نو نویسم تا خجالت نکشم...ازین اشک هایی که توان کنترلشان را ندارم...دوستت دارم و تو این را نمیدانی که چقدر همین دوکلمه از تمام دنیای من بزرگ تر است
گمان کنم برای نگرانی دیر باشد...روح من گروی این بازیست که نمیدانم چگونه و کی شروع شده است...دست هایم میلرزد قطره های اشک برگه را خیس میکند...هربار سعی میکنم نو بنویسم تا ازین برگه ای که برایت میگذارم تا بخوانی دردم را عشق را و همه ی این فاصله ای که تمام این مدت بین ما بوده نو نویسم تا خجالت نکشم...ازین اشک هایی که توان کنترلشان را ندارم...دوستت دارم و تو این را نمیدانی که چقدر همین دوکلمه از تمام دنیای من بزرگ تر است